
وقتی دیزنی هم وارد میدان میشود در دنیایی که هر روز بیشتر از قبل تحت تأثیر هوش مصنوعی قرار میگیره، حالا پای یکی از غولهای صنعت سرگرمی هم به ماجرا باز شده: دیزنی. این شرکت با صدور مجوز استفاده از صدای دارث ویدر در یک چتبات برای بازی فورتنایت، موجی از واکنشها و بحثهای داغ رو به راه انداخته. از تحسین تکنولوژی گرفته تا اعتراض بازیگران و فعالان حقوقی.
اما این فقط شروع ماجراست…
دیزنی، میدجورنی و یک شکایت پر سر و صدا
چند وقتیه که دیزنی رسماً از شرکت Midjourney، به خاطر استفادهی بدون مجوز از شخصیتهایش، شکایت کرده. موضوع؟ نقض حقوق مالکیت معنوی.
دیزنی میگه شخصیتهایی که سالها برای خلقشون زمان و سرمایه صرف شده، نباید به راحتی توسط هوش مصنوعی بازتولید بشن.
اما همزمان، همین دیزنی در حال همکاری با شرکتهایی مثل OpenAI هم هست. تناقض؟ شاید. یا شاید فقط نشونهای از دنیای پیچیدهی امروز.
واکنش بازیگران: «ما فقط صدامون نیستیم»
استفاده از صدای تولید شدهی دارث ویدر باعث خشم اتحادیه بازیگران (SAG-AFTRA) شد. اونها میگن که این ماجرا فقط در مورد صدا نیست، بلکه دربارهی ارزش کار انسانیست.
بازیگرانی که سالها شخصیتپردازی کردن، نگرانن که حالا فقط یک فایل صوتی جایگزینشون بشه.
قانونگذاری عقبتر از تکنولوژی
یکی از بزرگترین مشکلات این ماجرا، نبود قوانین شفاف و جامع درباره استفاده از AI در زمینههای خلاقانهست.
در حال حاضر، دادگاهها اغلب مجبور میشن خودشون تصمیم بگیرن که آیا استفاده از محتوای تولید شده توسط AI، نقض قانون محسوب میشه یا نه. این یعنی تفسیرهای مختلف، نتایج متناقض و بلاتکلیفی برای همه.
چرا به قوانین جدید نیاز داریم؟
کارشناسان میگن که الان زمانشه تا قوانین مشخصی برای حمایت از هنرمندان و نویسندگان، در کنار توسعه سالم AI نوشته بشه.
این قوانین میتونن مسیر رو برای همزیستی مسالمتآمیز خلاقیت انسانی و هوش مصنوعی هموار کنن.

دیزنی تنها نیست ؛ موج شکایتها در صنایع مختلف
ماجرای دیزنی و Midjourney، فقط یکی از موارده در چند ماه اخیر، موارد مشابه زیادی توی صنعتهای مختلف اتفاق افتاده:
- نیویورک تایمز OpenAI vs : استفاده بدون مجوز از مقالات و بازنشر اونها در قالب متنهای جدید.
- نویسندگان علیه متا (کتابها علیه الگوریتمها): استفادهی غیرقانونی از کتابهای چاپشده برای آموزش مدلهای زبانی.
این شکایتها نشون میدن که چالش فقط مختص فیلم و بازی نیست، بلکه پای ادبیات، روزنامهنگاری و فرهنگ مکتوب هم وسطه.
موسیقی؛ هنر یا الگوریتم؟
ماجرای تولید آهنگهای جعلی با صدای خوانندههای مشهور، بخش موسیقی رو هم به چالش کشیده. برخی از شرکتهای موسیقی، علیه تولیدکنندگان این آثار شکایت کردن. موضوع اینه که بدون اجازه، صدا و سبک یه هنرمند تقلید میشه و این نهتنها بیاخلاقیه، بلکه نقض جدی حقوق اون هنرمنده. برخی از پروندهها به توافق نزدیک شدن. شاید همین توافقها مسیر استانداردسازی و قانونگذاری تو این حوزه باشه.
آینده مبهم یا همزیستی خلاقانه؟
با سرعت پیشرفت هوش مصنوعی، هیچکس نمیتونه دقیق بگه که آیندهی هنر و سرگرمی چه شکلی خواهد بود. اما یه چیز روشنه: یا باید بین این دو دنیا پلی ساخته بشه، یا جنگ ادامه پیدا میکنه.
اما راحل چیه؟ قوانین منصفانه، مشارکت همهجانبهی هنرمندان، توسعهدهندگان و مردم، و مهمتر از همه، گفتوگو و شفافیت.
امروزه هوش مصنوعی داره چهرهی هنر، موسیقی، ادبیات و حتی صدای کاراکترهای افسانهای رو تغییر میده. اما آیا این تغییر لازمه؟ یا تهدیدیه برای ارزشهای انسانی و خلاقیت اصیل؟
دیدگاهتان را بنویسید