
هوش مصنوعی امکاناتی بیسابقه در اختیار آموزش عالی قرار داده است. از تولید محتوا گرفته تا ارزیابی و تحلیل عملکرد دانشجویان، این فناوری میتواند بهرهوری را افزایش دهد. اما در کنار این مزایا، دانشگاهها با یک تهدید جدی نیز مواجهاند: تقلب با هوش مصنوعی.
ابزارهای تشخیص تقلب مبتنی بر هوش مصنوعی اغلب نمیتوانند با دقت بالا محتوای تولیدشده توسط ماشین را شناسایی کنند. مطالعهای از Perkins و همکاران (۲۰۲۴) نشان داد که میزان دقت این ابزارها در برخی موارد کمتر از ۴۰ درصد است و در شناسایی متون «مشکوک»، تنها ۲۲ درصد موفق عمل میکنند.
این آمار نگرانکننده، بیانگر این است که دانشگاهها نمیتوانند تنها با اتکا به فناوری، مانع از سوءاستفاده آموزشی شوند.
واکنش دانشگاهها به بحران تقلبهای هوش مصنوعی
در پاسخ به این چالش، برخی دانشگاهها به ارزیابیهای حضوری و حذف شیوههای آنلاین روی آوردهاند. این سیاست گرچه ممکن است از تقلب مستقیم جلوگیری کند، اما بازگشت به روشهای قدیمی میتواند پویایی و انعطافپذیری نظام آموزش نوین را تضعیف کند.
از سوی دیگر، برخی نهادهای آکادمیک با در نظر گرفتن استفاده دانشجویان از AI، شیوههای جدیدی در ارزیابی طراحی کردهاند؛ برای مثال، تحلیل و تفسیر اطلاعات جدید در زمان محدود.
اما سؤال اینجاست که آیا این راهکارها واقعاً کافی هستند؟ یا صرفاً تلاشهایی برای تطبیق موقتی با شرایطی ناپایدارند؟
نیاز به بازنگری در روشهای ارزیابی سنتی
در سالهای اخیر، بسیاری از اساتید و متخصصان آموزش به لزوم بازنگری در شیوههای ارزیابی تأکید کردهاند.
پروفسور رابرت مککال میلار از دانشگاه آبردین میگوید که آزمونهای سنتی نمیتوانند تواناییهای تحلیلی و مهارتهای نوشتاری دانشجویان را بهدرستی بسنجند. او خواستار طراحی روشهای نوین ارزیابی مبتنی بر تحلیل، خلاقیت و کاربرد دانش شده است.
این مدلهای ارزیابی نه تنها از استفاده سطحی از AI جلوگیری میکنند، بلکه میتوانند به یادگیری عمیقتر کمک کنند.
پیامدهای اقتصادی و اجتماعی استفاده از AI در آموزش
بُعد دیگری از این چالش، تعارض بین کیفیت آموزشی و دغدغههای مالی دانشگاهها است.
دکتر کریک ریوز در مقالهای اشاره میکند که برخی دانشگاهها به دلیل وابستگی به شهریه دانشجویان بینالمللی، تمایلی به مقابله جدی با تقلبهای ناشی از هوش مصنوعی ندارند.
این واقعیت در مورد دانشگاههای بریتانیا، که بیش از ۴۰ درصد آنها در پایان سال تحصیلی با کسری بودجه مواجهاند، بیش از سایر کشورها صادق است. آیا دانشگاهها حاضرند منافع مالی را فدای صداقت و کیفیت آموزشی کنند؟ این سؤالی است که پاسخ آن میتواند مسیر آموزش عالی را تغییر دهد.
آینده آموزش عالی در عصر هوش مصنوعی
هماکنون، دانشگاهها در موقعیتی حساس قرار گرفتهاند. آنها باید از یکسو مانع سوءاستفاده از فناوری شوند و از سوی دیگر، محیطی ایجاد کنند که دانشجویان بتوانند از ظرفیتهای مثبت هوش مصنوعی در مسیر یادگیری بهره ببرند.
این رویکرد مستلزم بازاندیشی در برنامههای درسی، طراحی پروژههای تیمی، ایجاد فضای پژوهشمحور و افزایش سواد دیجیتال دانشجویان است.
چالش اصلی این است: چگونه میتوان استفاده از هوش مصنوعی را به یک فرصت آموزشی تبدیل کرد، نه تهدیدی برای عدالت و صداقت آکادمیک؟
نتیجهگیری
به عنوان یک ناظر در حوزه فناوری و آموزش، بر این باورم که تحول دیجیتال در آموزش عالی اجتنابناپذیر است.
دانشگاهها باید با نقشه راهی واقعگرایانه و منعطف، به استقبال آینده بروند. بیتفاوتی یا مقاومت در برابر تغییر، نهتنها کیفیت آموزش را به خطر میاندازد، بلکه اعتماد عمومی به نظام آموزشی را نیز تضعیف خواهد کرد.
دیدگاهتان را بنویسید